قراءة الآية |
فتح صفحة القرآن |
الانتقال الى صفحة القرآن |
بكوهست انداران زندان غريبى زعدل شاه دوران بى نصيبى جينيش به كنه ميسند رنجور كه هست اين از طريق معدلت دور |
جنان رفت آن وصيت از خيالش كه برخاطر نيامد جند سالش نهال وعده اش مأيوسى آورد بزندان بلا محبوسى آورد بلى أنراكه ايزد بركزيند بصدر عز معشقى نشيند ره اسباب درويشى به بندد رهين اين وآنش كم بسندد نخواهد دست او در دامن كس اسيردام خويشش خواهد وبس |
1 | 2 |